نیما نامدار

قبل از حرکت کمربند رو میبندیم      برید کنار دارم میام  ...

بعد از دنده عقب رفتن و نشونه گیری و پرت شدن به سمت جلو حالا دیگه نوبت چهار دست و پا رفتنه .نیما قبل از نه ماهگی این کارو انجام داد .هدفش برداشتن شی مورد علاقش از روی زمین بود اولش خودش و پرت کرد جلو بعد یه کم هماهنگی دست و پا ورسیدن به هدف .این کار و حوالی ظهر انجام داد و تا شب کلی پیشرفت کرد .پسرم  وقتی چیزی رو که میخواست بهش میرسید گاهی جیغی از سر رضایت میزد و بین دستاش جابه جا میکرد . قبل از این وقتی روی چهار دست و پاش بود خودش رو روی انگشتای پاش قرار میداد و یه دستش رو بالا میاورد     عکسی از روی انگشت قرار گرفتنت ندارم   ...

مدتی بود لثه های بالایی پسرم باد کرده بود تا بالاخره در هشت و نیم ماهگی مرواریدهای سوم و چهارم آقا نیما بیرون زدند. ...

نیمای عزیزم هشت ماهگیت مبارک پسرم در هشت ماهگی میشینه گاهی دنده عقب میره گاهی خودش رو به سمت جلو پرت میکنه شست پاش و به دهانش میرسونه و هر روز جیگرتر از دیروز          ...

پسرم دقیقا هفت ماه و نیمش بود که متوجه شدم از زیر لثه هاش سفیدی دندوناش مشخص .روز بعد داشتم سوپ میدادم به قند عسلم که قاشق به مروارید های پسرم خورد و دیدم بله گل پسرم مروارید هاش در اومده   چند روز پیش آش دندونی پسرم رو با کلی ذوق و شوق درست کردم و خیلی هم خوشمزه شد و مرتب شعر  دندونی رو برای پسرم میخوندم  سلام سلام صد تا سلام من اومدم با دندونام  میخوام نشونتون بدم صاحب مروارید شدم  یواش یواش و بی صدا شدم جز کباب خورا    ...